محمد محمودی منتخب سومین دوره جایزه کتاب سال فارس به خاطر نگارش«به نقش گلیم»: فارس را قله ادبیات کشور می دانم

محمد محمودی نورآبادی، شاعر، نویسنده ،فیلنامه نویس و روزنامه نگار در اول آذرماه ۱۳۵۰ در روستای مهرنجان شهرستان ممسنی به دنیا آمد. این نویسنده خوش ذوق آثار مختلفی همچون رمان مهرنجون، رنج، سرریزون، کاش چشمهایش دروغ گفته باشد، خنده زار، هزار و یک جشن، بابا کوهی، آخرین ایل خانی، شام برفی، سه نیمه سیب، نوشانوش، رنجهور، غریب قریب، به نقش گلیم و… در کارنامه خود دارد که برخی از آن‌ها همچون «سرریزون»، «کاش چشم‌هایش دروغ گفته باشد»، «خنده زار»، «نبرد هِسجان» ، «هزار و یک جشن» و... حائز رتبه شده‌اند.

0 63

سال 1365 در نوجوانی عازم جبهه نبرد می شود. دو تن از برادرانش یکی در راه دفاع از وطن و دیگری در راه دفاع ازحریم اهل بیت به شهادت می رسند و او نیز که جبهه های جنگ را در نوجوانی تجربه کرده است راه برادرانش را با نگارش رشادت ها،اخلاص و ایثار شهدا تا اتفاقات و حوادث دفاع مقدس و رشادت های مدافعان حرم همچنان ادامه می دهد.

در ابتدای این گفتگو از استاد محمودی درباره چگونگی نویسنده شدنش سوال می کنیم و در پاسخ عنوان داشت: هر هنرمند یا نویسنده ای پشت یک حادثه و اتفاق ناگهان با دنیایی که دوست دارد آشنا می شود و آنگاه اگر درست انتخاب کند به دنبال آن دنیایی می رود که مورد علاقه اش است و بیهوده این شاخه و آن شاخه نمی کند.خودم احساس می کنم برای من آن حادثه در دی ماه 1365 در شلمچه و دردل جنگ و درعملیات های کربلای چهار و پنج شکل گرفته زمانی که نوجوانی نکرده ،جوانی کردیم و حال و هوای آن روزها حدود بیست سال بعد به روی کاغذ آمد و بدون آنکه با نحوه خاطره نویسی بصورت کامل آشنا باشم شروع به نوشتن کردم و خاطرات خودم از دو عملیات کربلای چهار و پنج را نگارش کردم که تبدیل شد به کتاب «گلابی های وحشی».

وی ادامه داد:بعد از «گلابی های وحشی» وارد دنیای داستان شدم و زمانی که کتاب «سرریزون» را می­نوشتم، هرگز فکر نمی کردم  که آن اثر بتواند در دو جشنواره‌ی معتبر خوش بدرخشد. اما قبل از هر کاری بر سر مزار علی ­شیر شفیعی، شخصیت اصلی داستانم رفته بودم و از او خواسته بودم تا به کمک ام بیاید و کاری کند که کتابی در خور او بنویسم. علی ­شیر هم کم نگذاشت، چرا که سرریزون در سال هشتاد و نه رمان سال دفاع مقدس شناخته شد واین اثر در سیزدهمین جشنواره سالانه کتاب دفاع مقدس مقام اول را بدست آورد.

این نویسنده در ادامه به معرفی کتاب های شاخص اش می پردازد و در این خصوص گفت:بعد از سرریزون، “کتاب کاش چشم‌هایش دروغ گفته باشد” را زندگی برادرشهیدم نوشتم. برادری که برایم از جبهه پوتین سوغاتی آورده بود و دیوانه وار دوستش داشتم. کتاب او هم توانست رتبه­ اول هفتمین جشنواره کشوری پاسداران اهل قلم را کسب کند. سپس کتاب «کمانی برای آرش »را برای فرمانده شهید هاشم اعتمادی از شهدای شجاع شیراز نوشتم. سپس کتاب«خنده زار» که برگزیده چهارمین جشنواره کشوری داستان انقلاب(بهمن 1390) شد،کتاب«نبردهِسجان» رتبه اول هشتمین جشنواره پاسداران اهل قلم(تیرماه 1391)،کتاب«هزار و‌یک جشن» برگزیده (مقام اول) و تنها اثر برنده‌ی دیپلم افتخار در پنجمین جشنواره‎ی کشوری داستان انقلاب( بهمن 1391)،«رُنج» تقدیر شده در دوازدهمین جشنواره شهید حبیب غنی‎پور (اسفند1391) و… تا اینکه حوادث سوریه اتفاق افتاد و بنده کتاب «شام برفی» بعنوان اولین اثر ایرانی در خصوص جنگ سوریه را نوشتم.بعد از آن کتاب «ستاره های بلوچ »با موضوع مدافعان حرم نوشته شد،کتاب«دیده‌بان صبح، نگران عصر» با نگاهی به زندگی شهید مدافع حرم صفدر حیدری است و محصول دو سفر بنده به کشور سوریه بود برای بهتر شدن کیفیت کار و آشنایی بیش‌تر با فضای محل شهادت شهید حیدری، سفری دو هفته‌ای به مناطق جنگی سوریه داشتم و از شهرهای نبل و الزهرا و محل شهادت شهید، یعنی آخرین خانه از شهرک حَردَتین به طرف نبل و الزهرا بازدید کردم.ایده کتاب«به نقش گلیم» در سفر دوم من به سوریه در پاییز 97 شکل گرفت و در همان سال به چاپ سوم رسید.

نویسنده کتاب«به نقش گلیم» در مورد این کتاب گفت:«به نقش گلیم» داستان نوجوان نیازمندی است که حامی نیکوکاری دارد و به صورت ناشناس از او حمایت می‌کند. دختر نوجوان اندک‌اندک درصدد شناخت این مرد است که خبر می‌رسد او در سوریه است و دچار حادثه شده است.پی‌گیری زندگی این مدافع حرم و آشنایی با زندگی‌اش و در نهایت مواجهه‌ نهایی با او و چگونگی آن، داستان این کتاب است. کتاب های دیگر همانند قنوت آخر، شب های بی آسمان،اورامان،قرارگاه بی قراری و… است و همچنان در حال نوشتن هستم.

این شاعر و فیلنامه نویس در پاسخ به این سوال که کدامیک از کتاب هایش را بیشتر از بقیه دوست دارد،اظهار داشت: نویسنده ها کتاب هایشان همچون فرزاندانشان هستند و همه را دوست دارند. اما از نگاه معنوی بخواهم بگویم ،شام برفی را خیلی دوست دارم.اولین کتابی که با موضوع بحران سوریه نوشتم چون با این اثر به تمام معنا عاشق اهل بیت شدم .موضوع کتاب در مورد چهل و هشت ایرانی و یک مترجم افغانستانی است که همه در سوریه اسیر شده اند و این افراد هر آنچه از خداوند و اهل بیت(ع) می خواهند همان ساعت و همان روز به آن دست پیدا می کنند و خواسته هایشان اجابت می گردد.به همین دلیل این کتاب برای من ارزشمندتر از بقیه است.

محمد محمودی نورآبادی در پایان سخنانش در مورد جایگاه فارس در زمینه ادبیات تصریح می کند: بنده بارها عنوان کرده ام که بدون تعارف استان فارس را قله ادبیات کشور می دانم و شما کمتر جشنواره ای مرتبط با ادبیات، شعر، داستان، کتاب و…مشاهده می کنید که فارسی ها در آن حائز مقام و رتبه نشده باشند و حیف است قله ادبیات کشور به خوبی دیده نشود.به همین دلیل باید جشنواره سالانه کتاب فارس هرسال بهتر از سال قبل تر برگزار گردد و رونقی دوچندان داشته باشد.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

3 × چهار =