
انجمن ادبی چکاد خرمبید شعر و زندگی مهدی اخوانثالث – م.امید را با حضور دکتر بهرام پروین گنابادی و دکتر مزدک علی اخوان ثالث به بحث و بررسی گذاشت
انجمن ادبی چکاد شهرستان خرمبید ویژه برنامهای را به شعر و زندگی مهدی اخوان ثالث اختصاص داد که در تاریخ هیجدهم اسفندماه در مکان سالن آمفی تاتر مجتمع فرهنگی وهنری نور صفاشهر برگزار شد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی روابط عمومی اداره کل فرهنگ وارشاد اسلامی فارس انجمن ادبی چکاد شهرستان خرمبید ویژه برنامهای را به شعر و زندگی مهدی اخوان ثالث اختصاص داد که در تاریخ هیجدهم اسفندماه در مکان سالن آمفی تاتر مجتمع فرهنگی وهنری نور صفاشهر برگزار شد.
در آخرین روزهای فصل آخر سال، زندگی و شعر شاعر «زمستان» به بحث و بررسی گذاشته شد. این نشست با ارائه مطالبی از زندگینامه شاعر توسط دکتر بهرام پروین گنابادی و دکتر مزدک علی اخوان ثالث آغاز گردید که گنابادی بااین بیان که اخوان، شعر نو را در چنان جایگاهی نشاند که ادبیات ایران با کمال تواضع در مقابل آن سر فرود آورده و این سبک را به عنوان رشحهای از رشحات زیبایی شناسی ذوقیِ فرهنگ ملت ما به رسمیت شناخت. اگر زبان فوق العاده پرصلابت، پرجلال و پرجمال «اخوان» در شعر نو نبود، بلایی عظیم بر سر تنوع بیان ذوقی ملت ما و جلوهای از ذوق ایرانیان در شعر نو فرود می آمد.
این استاد دانشگاه اظهار کرد: مرحوم اخوان ثالث در حوزه شعر و ادبیات، خدمات قابل توجهی انجام داده است. بنابراین اهمیت او تنها در حوزه شعر فارسی نیست که در عرصه زبان فارسی هم اقدامات و خدمات او باید مورد توجه و مداقه قرار گیرد واگر شاعر، مهندس معنا و زبان نباشد، هنر او در شعرش تجلی پیدا نمی کند. چرا که شاعر باید درست و جمیل سخن بگوید تا مخاطب، اندیشه و بیان او را با تمامی وجود ادراک و بالاتر از آن، احساس کند.
دکتر مزدک علی اخوان ثالث فرزند مهدی اخوان ثالث نیز در ادامه این نشست گفت : استاد شفیعی کدکنی در بیان خصوصیات اخوان میگوید: او هندسه زبان و هندسه معنا را میشناخت و این موضوع مهمی است. کسی که مهندس معنا و زبان باشد، شعرش، هم جلال و شکوه دارد و هم زیباست. این در حالی است که ارکان عالم نیز جمال و جلال اند و حتی در قلمرو کمال و عرفان هم میگوییم که خداوند صفات جلالی مانند «العالم» و هم صفات جمالی مانند «اللطیف» دارد.
او اضافه کرد: براهنی میگوید شبی به منزل شخصی به نام خبرهزاده رفته بودیم که مهدی اخوان ثالث نیز در آنجا حضور داشت. در آن شب سخنان بسیاری رد و بدل شد. اما در لحظهای خاص اخوان گفت که در حوزه شعر، جایگاه نخست متعلق به فردوسی و سپس متعلق به من است؛ لحن کلام اخوان نیز به گونهای نبوده که تصور شود مزاح میکند یا سرسری سخن میگوید بلکه کاملا جدی سخن میگفت. او میگوید در آن لحظه خیلی تعجب کردم و با خود گفتم مگر امکان دارد که کسی خود را با فردوسی مقایسه کند؟ فردوسی از نظر حماسهسرایی و زنده نگهداشتن زبان فارسی در جایی ایستاده که بعید است تا ابد کسی به آن قله برسد؛ لذا فردوسی شدن امر محالی به نظر میرسد.
وی ادامه داد: براهنی میگوید کمی تعجب کردم که چرا اخوان چنین سخنی گفت، اما کمی که تأمل کردم، با خود گفتم کسی که این سخن را گفته، اخوان است نه یک انسان عادی؛ پس به این نتیجه رسیدم که او درست میگوید چراکه به عبارتی اگر از لحاظ هندسه معنا و ساختار به بررسی تطبیقی شعر اخوان با فردوسی بپردازیم، هر دو روحیه کلاسیک دارند و کلام او نه تنها اغراقآمیز نیست بلکه سخن درستی است. و اگر شعرای ما امروزه ماندگار شده اند و لقب حکیم به آنها داده می شود از این جهت است که در همان ابتدا صاحب حکمت بودند، همانگونه که فردوسی را نه از منظر شاعری که از جهت ژرفای حکمت، حکیم ابوالقاسم فردوسی مینامیم.
دکتر رضا علی اکبری نیزگفت: بعضیها شاعر اند، اما همانند اخوان ثالث مرزها را تغییر نمیدهند. اخوان مقلد صرف نبود و با وجود اقتدای کامل و تواضعی که نسبت به نیما داشت، به تعبیر سیمین بهبهانی، در قلمرو آهنگ و اوزان نیمایی، اوزان جدیدی را نیز وارد شعر فارسی وارد نمود.
او اضافه کرد: کمال ما ایرانیان در عاشق بودن عقل ما و در عاقل بودن عشق ما است، لذا هیچگاه عشق و عقل را در پای یکدیگر ذبح نکرده ایم. تاریخ تمدن ما اگر باشکوه است، به این دلیل است که در حماسه، بزرگِ بی نظیری مانند فردوسی،در غزل عاشقانه، حافظ و در فلسفه، عقل بزرگ بشری مثل ابن سینا را داریم.
وی ادامه داد: شاعر باید عالِم به معنا باشد و صرفا به توزین کلمات نپردازد. همچنین با اشراف به معنا، معانی مختلف را بازگو کند و در عین حال، با تسلط بر زبان و لغت بتواند آن معانی را به زیبایی بیان نماید.
این استاد فرهنگی در ادامه سخنان خود گفت: اخوان ثالث، زمانه، فرهنگ، تاریخ و تمدن خود را میشناخت و به معنای کلمه هم ادیب و هم دانشمند بود. او یکی از شعرا و ادبایی است که در سلسله شعرای بزرگ تمدن ایرانی، نسبت عظیم و وسیعی بین جهان سنت و جهان مدرن ایجاد کرده است.
. دکتر رویئن تن فرهمند اخوان را جامع الاطراف شعر خواند و گفت : اخوان تأثیری مهم بر ادبیات ایران و ادبیات معاصر گذاشته است. او فقط غزل نسروده است. قصیده هم دارد و در شعر نو نیز به تعبیر خودش بعد از نیما، بسیار موثر بوده است. اگراخوان نبود، شاید حملات سخت و دردناک شعر نو ستیزان، این سبک را در فرهنگ معاصر ما به محاق میبرد.
او تأکید کرد: برخی در گذشته میمانند و برخی با ادراک عظیم و عمیق گذشته، هم آینده را میسازند و هم حال را متحول میکنند. کسانی که در قلمرو شعر و ادبیات ایران، تمامی آثار اخوان را بخوانند و البته دارای قدرت تحلیل نیز باشند، به صراحت به این نکته میرسند که او میراث دار گذشته بود، اما در گذشته نماند و در عین حال، آشنایی و اشرافی جامع به مسائل زمان داشت.
وی در سخنان خود تصریح کرد: اخوان درباره شعر میگوید «شعر یعنی صمیمیت، یعنی صداقت، یعنی دردی داشتن، حرفی از درد دیگران داشتن، یعنی زخم دیگران را خوردن و اگر فریادی هست و شوقی، این صورت خارجی معانی ذهن است.» و در جای دیگر نیز میگوید «شاعر باید نیازهای مردمش را بشناسد و آنها را در اشعارش با شیوههای هنری و لطافتهای شاعرانه بازگو کند. شاعری که بیان درد انسان زمان خودش است.»
و پس از آن خسرو رشید پیرامون جهانبینی اخوان صحبت کرد وشاعر را از دیدگاه شفیعی کدکنی به بحث گذاشت و بیان داشت با جرات و قاطعیت میتوان گفت آثار اخوان ثالث به گونهای است که میتوان از آنها مطالب زیادی را آموخت و برای نوشتن بسیار موثر است، افرادی هستند که نوع نگارش آنها متاثر از نثر مهدی اخوان ثالث است و این یکی از نکات بسیار برجسته او به شمار میرود. و مسلم فلاح ، یأس و نومیدی را در اشعار م. امید بررسی کرد ودر ادامه چند تن از شاعران وادبیان عضو انجمن ادبی چکاد سروده ها و نوشتار خود را پیرامون اخوان ثالث بیان کردند