نقد و بررسی فیلم نمایش ” خنکای ختم خاطره ” در گراش
در بیست و ششمین نشست فیلم نمایش تماشا، نمایش " خنکای ختم خاطره " به نقد و بررسی گذاشته شد.
در بیست و ششمین نشست فیلم نمایش تماشا، نمایش ” خنکای ختم خاطره ” با حضور اسماعیل بلندگرامی، کارگردان نمایش و علاقمندان به حوزه هنرهای نمایشی در موسسه فرهنگی هنری هفت برکه، به نقد و بررسی گذاشته شد. نمایشنامهی «خنکای ختم خاطره» در سال ۱۳۸۸ توسط حمیدرضا آذرنگ نوشته شده است. همان سال، نمایش با کارگردانی نیما دهقان به روی صحنه رفته و در بخش بینالملل جشنواره نمایش فجر بسیار موفق ظاهر شد، هرچند در اجرای عمومی به مشکلاتی برخورد کرد. مدتی بعد، اسماعیل بلندگرامی که اجرای نمایش را در تهران دیده بود، مجوز اجرای این نمایش در لار را از نمایشنامهنویس درخواست کرد.
بلندگرامی در مورد ریشهی داستان نمایش توضیح داد: «در آن سالها، روایتی در بین مردم رواج پیدا کرد که البته سندیتش اثبات نشد. میگفتند جسد شهیدی در جنوب پیدا شد که بعد از ۲۰ یا ۲۵ سال، سالم مانده است. آذرنگ که خودش یک نویسنده جنوبی است، این روایت واقعی یا شایعه را میشنود و تصمیم میگیرد و از آن یک درام بسازد. بستر کار بر اساس همان اتفاق است، اما تخیل به آن اضافه شده است.» او تخیل را یکی از خصوصیات اصلی آثار آذرنگ دانست: «اگر بخواهیم بسط بدهیم به دیگر کارهای آذرنگ در این حوزه، میتوان گفت که عنصر اصلی کارهایش همین تخیل و استفاده از ادبیات شعرگونه است. ما دائم بین رویا و واقعیت حرکت میکنیم. دومین خصوصیت هم فضای طنز و طنازی در ادبیات نمایش در کنار تراژدی است. این را باید کنار انتقادهای گزندهای که او از سیستم دارد گذاشت.»
امین خورسند که در این نمایش وظیفهی دستیاری کارگردان و بازیگری را به عهده داشته است، هدف از انتخاب متن را اینگونه گفت: «من مدت زیادی است که دستیار آقای بلندگرامی هستم. اولین چیزی که در انتخاب متنها مد نظر ماست، این است که متن حرفی برای گفتن و دغدغهای داشته باشد، معضلی را بررسی و چیزی را در مخاطب ارضا کند.» او در مورد جذابیت اصلی این نمایش نیز گفت: «در مورد این نمایشنامه هم میبینیم که در دراماتیکترین صحنههای ممکن، طنز هم وجود دارد، و این جذابترش میکند.»
علیاکبر شاهمحمدی، هنرمند گراشی، نیز در مورد داستان نمایش گفت: «بخشی از داستان از روایات گرفته شده بود، از جمله این که شهید زنده است و حکومت هم آن را برجسته کرده است. این درونمایه، دستمایهی اصلی نویسنده هم شده است. ما این جا با یک مفهوم از شهید طرف هستیم؛ نه سویهی مذهبی آن پررنگ میشود و نه سویهی ملی آن. این مفهومی است که همه آن را میپسندند و ارزشگذاری و با آن زندگی میکنند. نویسنده میدانسته است که دارد به مسائل سیاسی و اجتماعی کشور تنه میزند و طوری نوشته است که خیلی بدشان نیاید.» او در مورد جنبههای نمادین داستان نیز گفت: «تیپیک بودن شخصیتها، داستان را کمی سمبولیک هم میکرد؛ از اسم یوسف گرفته تا شغل شخصیت ارمنی. نمادین کار کردن، به نوعی محافظهکاری هم هست.»
گفتنی است؛ اسماعیل بلندگرامی، کارگردان شناختهشدهی لار، این نمایش را با گروه رخ در دی و بهمن ۱۳۹۵ در سالن استاد جمالی لار به روی صحنه برده بود که روز پنجشنبه، ۲۰ بهمن ۱۴۰۱ در رویداد هنری فیلم نمایش تماشا، نقد و بررسی شد.